افسانه ادریسی - عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات - در این نشست با بیان اینکه ارزشها و تحول ارزش، تحصیلات، جنسیت، انواع سرمایههای فرهنگی و اجتماعی میتوانند منشأ سبک زندگی باشند، اظهار کرد: چگونگی انتخاب انسان در مقوله سبک زندگی به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و بر همین اساس است که همیشه شاهد بودهایم وقتی ارزشها تغییر یافته و دگرگون میشود، سبک زندگی مردم نیز تغییر میکند.
وی عینیترین تغییر سبک زندگی را در پوشش، آرایش، مدیریت بدن و نحوه گذران اوقات فراغت دانست و افزود: تحصیلات، سن و دوره عمر، رسانههای جمعی اثرگذار در زندگی مدرن، سرمایه فردی و اجتماعی و نظامهای فرهنگی و دینی از جمله عوامل مؤثر بر سبک زندگی هستند.
به عقیده او افراد بر اساس سبک زندگی، هویت خویش را مشخص کرده و این مسأله، نوع سبک زندگی آنها را از دیگران متمایز میکند.
ادریسی هم چنین دین و سبک زندگی را لایههای درونی و بیرونی تشکیل دهنده نظام فرهنگی عنوان و تصریح کرد: با چنین رویکردی تمام جوامع، به معنای اعم دارای دین بوده و هیچ انسانی وجود ندارد که جهتگیریای در این زمینه نداشته باشد.
او با تاکید بر اینکه مطالعات علمی - دینی باور دارند که میان دین و سبک زندگی رابطه دو سویه برقرار است، اضافه کرد: همواره در این موضوع که دین بر سبک زندگی اثر میگذارد یا بالعکس اختلاف نظر وجود داشته است. مثلاً افرادی مانند وبر معتقدند دین، سبک زندگی را مشخص میکند و در مقابل افرادی نیز بر اثرگذاری سبک زندگی بر حوزه دینداری معتقدند که باعث شده مقولاتی مانند دین حداقلی و دین حداکثری، دین مدرن و دین سنتی و ... را شاهد باشیم. به این معنا، سبکهای مختلف زندگی به تنوع در انواع دینداری منجر شده است که رسانههای جمعی نیز نقشی مؤثر در این زمینه داشته و دارند.
این پژوهشگر یادآور شد: البته میان دین و دینداری تفاوتهایی وجود دارد. اگر دین را به عنوان پدیدهای اجتماعی فرض کرده و رابطه و تعامل اجتماعی برای آن در نظر بگیریم بُعد عینیت آن نسبت به بُعد ذهنیاش بیشتر خواهد بود؛ بنابراین میان دین و دینداری تفاوتهایی وجود دارد.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام و المسلمین محمدسعید مهدویکنی - رئیس دانشکده معارفاسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) - با بیان اینکه معنای سبک زندگی در چند دهه اخیر بیشتر با مفاهیمی چون مد، تفنن و جنبههای تجملی زندگی گره خورده است، اظهار کرد: به عقیده برخی، دلیل گسترش مفهوم سبک زندگی در دنیای امروز با فضای مصرف ارتباط دارد. به بیان دیگر حجم بالای تولید که به ناچار مصرف بالا را نیز دامن میزند یکی از موارد مهمی است که با مقوله سبک زندگی امروزی مرتبط است.
وی با اشاره به اینکه وبر با استفاده از اصطلاحاتی چون " سبکبخشی به زندگی"، توجه بیشتر به مفهوم سبک زندگی را باعث شد، افزود: امروز تکیه سبک زندگی بیشتر بر مقوله مصرف بوده و بنابراین هرچه مصرف بالاتر رود، سبک زندگی موقعیت بیشتری برای مطرح شدن دارد.
رئیس دانشکده معارفاسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) اضافه کرد: اگر برای خردهفرهنگها و روش زندگی، نظامی قائل باشیم، باید گفت وجه ممیزه آن، ذوق و سلیقه است. به بیان دیگر رفتاری که با محوریت سلیقه شکل گرفته و انسجام مییابد، سبک زندگی نام دارد.
او همچنین درباره ارتباط میان سبک زندگی با دینداری تصریح کرد: در نگاهی علمی، دین مبنای شکلگیری فرهنگ، فرهنگ اساس دریافتهای انسان، این دریافتها پایه تمایلات بشر و در نهایت تمایلات مبنای شکلگیری سبک زندگی است. بر این اساس اگر محور تمایلات افراد، دین باشد؛ سبک زندگی فرد، دینی میشود.
به عقیده وی سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که با توجه به آنچه گفته شد، در نگرش اسلامی، دین(= به معنای آنچه از جانب خداوند وحی شده است، نه لزوماً آنچه ما عمل میکنیم) یک نوع انتخاب را در زندگی افراد دیندار رقم میزند یا این افراد مانند بقیه، با انتخابهای متنوع مواجه هستند. به بیان دیگر آیا اسلام، میل و سلیقه افراد را که به تنوع در انتخاب منجر میشود را میپذیرد یا تنها به یک نوع میل و سلیقه معتقد بوده و انسان را به سمت آن فرامیخواند؟
مهدویکنی در پاسخ به این سؤال به سه بخش توجه به اصل انتخابگری انسان در اسلام، باید و نبایدهای موجود در دین و توجه به سیره اهلبیت(علیهمالسلام) اشاره و تصریح کرد: یکی از مقولات مهم در سبک زندگی انسان از دیگاه اسلام، انتخابگری بر اساس آگاهی است. اسلام علاوه بر اینکه تکویناً قدرت انتخاب برای انسان قرار داده است، تشریعاً نیز فرصت انتخاب را برای انسان لحاظ میکند. مثلاً در زندگی اهلبیت(علیهمالسلام) می بینیم هر یک از ائمه در زمانهای مخلف سبکها و انتخابهای مختلفی در پوششان داشتهاند؛ اما در جمعبندی نوع عملکرد آنها به وضوح مشخص است که سیره و روش تمامی آنها در مبنا یکی بوده و شرایط و اقتضائات زمان، انتخاب متد و روشهای خاص را در پوشش آنها باعث شده است.
وی در ادامه با اشاره به مبحث باید و نبایدها در دین، اضافه کرد: در این حوزه نیز دین در بخشهایی، با بیان کلیات، جزئیات و مصادیق را به خود افراد واگذار کرده است. مثلاً در بحث معاملات، تنها به حرام بودن معملات ربوی اشاره کرده و مصادیق این نوع معاملات را به عهده خود فرد گذاشته است.
رئیس دانشکده معارفاسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه با توجه به دلایل ذکر شده، در دین اسلام با سبکهای زندگی دینی مواجهیم نه سبک زندگی دینی، درباره ملاک و معیار انتخاب در دین افزود: اگر میل و سلیقه افراد که ناشی از تمایلات و تخیلات آنهاست در چارچوب دین شکل بگیرد، این عامل نیز در کنار حجتهای شرعی ملاکی برای انتخاب درست سبک زندگی دینی افراد خواهد بود. با دلایل متعددی میتوان نشان داد که دین با تخیل تناقض نداشته و تا زمانی که تخیل مانع اعمال عقل نشود، نه تنها مذموم نیست؛ بلکه خوب است؛ بنابراین زیباییای که با قواعد شرعی، عقل و منطق مخالفتی نداشته باشد نه تنها در دین نفی نشده؛ بلکه مورد تشویق نیز قرار گرفته است.
او ادامه داد: حتی پیامبر نیز در دعوت خود سعی نکرد سنتهای جاری مردم را محدود یا نفی کند؛ بلکه سعی کرد با جهتدهی به آنها مردم را به سمت زندگی دینی سوق دهد. در واقع پیامبر ذوق و سلیقه مردم را دینی کرد؛ بدون آنکه سعی کند همه سلیقهها را یکی کند.
وی در بخش پایانی سخنان خود به مسأله سیاستگذاری در حوزه سبک زندگی اشاره و تصریح کرد: در میان وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب مورد انتظار، وضعیت گذاری وجود دارد که متأسفانه در سیاستگذاریها به آن توجه نمیشود و اغلب انتظار ما این است که بلافاصله به وضع مطلوب برسیم.
به عقیده مهدویکنی در سیاستگذاری برای دوران گذار باید به تنوع سبکها و لایههای زندگی مردم توجه شده و پله پله سبکهای زندگی مردم را یه سمت دینی شدن پیش برد.